جدول جو
جدول جو

معنی سک مهز - جستجوی لغت در جدول جو

سک مهز
نوعی مگس بسیار گزنده و مزاحم
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سبک مغز
تصویر سبک مغز
سبک سر، سفیه، ابله، سبک عقل، کم خرد، برای مثال سبک مغزان به شور آیند از هر حرف بی مغزی / به فریاد آورد اندک نسیمی نیستانی را (صائب - لغت نامه - سبک مغز)
فرهنگ فارسی عمید
(سَ بُ مَ)
بیعقل و بی وقار. (غیاث) (آنندراج). سبک سر و سبکسار. (مجموعۀ مترادفات ص 207). سفیه. ابله. کم خرد. احمق. جلف:
سبک مغزان بشور آیند از هر حرف بیمغزی
بفریاد آورد اندک نسیمی نیستانی را.
صائب.
خود ز سبک مغز و تندخوی چه خیزد
تا که شود کار ملک راست از ایشان.
سیدنصراﷲ تقوی
لغت نامه دهخدا
(یِ)
نام یکی از دهستانهای بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز است. این دهستان محدود است از شمال به دهستانهای حومه مسجدسلیمان تل بزان، از خاور به بخش ایذه، از جنوب به بخش هفتگل، از باختر به شهرستان شوشتر. هوای آن کوهستانی گرمسیر است. از 14 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده. جمعیت آن در حدود 5600 تن و قراء مهم آن عبارتند از: گل گیر دوازده امام، چم فراخ، امیرآباد، سبزآباد، تمبیان. آب مصرفی از لوله کشی شرکت نفت و چشمه ها تأمین می گردد. راههای دهستان اتومبیل رو است و ساکنین از طایفۀ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(یَ / یِ مَ زَ / زِ)
هم مزه. (یادداشت مؤلف). هم طعم. دو یا چند طعام که دارای یک طعم و مزه باشند. دارای مزۀ واحد:
جد مرا ز هزل بباید نصیبه ای
هرچند یک مزه نبود شهد با شرنگ.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
تصویری از سبک مغز
تصویر سبک مغز
((~. مَ))
سبکسر، سفیه، سبک عقل، کم خرد
فرهنگ فارسی معین
خرمگس
فرهنگ گویش مازندرانی
سامان و مرز بین دو زمین که از آن برای گذر استفاده کننده
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی گیاه سمی
فرهنگ گویش مازندرانی
خرمگس
فرهنگ گویش مازندرانی
خرمگس
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی گیاه وحشی
فرهنگ گویش مازندرانی
مزه غذای خوشمزه آمیخته با چاشنی های گوناگون
فرهنگ گویش مازندرانی
زنبورهای عسلی که در دفعه ی سوم از تخم بیرون آیند
فرهنگ گویش مازندرانی